نخود ماماننخود مامان، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

آراد نخودمامان وبابا

کالسکه سواری وواکسن 5ماهگی

گل پسرم سلام دیروز نوبت واکسن 5ماهگیت بود وباید میرفتیم مرکز بهداشت بابا ابراهیم نمیتونست مثل دفعات قبل مارو با ماشین ببره چون باید میرفت اداره آخه 3روز مریض بود حالش خیلی بد بود نگران نشو مامانی حالش بهتره ورفته اداره.خلاصه من موندمو شما گل پسر شیطون که مجبور شدیم با کالسکه بریم مرکز بهداشت وواکسن بزنی موقع واکسن زدن  خیلی قوی بودیو زیاد گریه نکردی موقع برگشتم تو کالسکه چنان خواب عمیقی داشتی که دلم نمیخواست ببرمت خونه تا اینجا راحت بخوابی آخه شما صدای ماشینارو دوست داریو خوابت میگیره. چندتا عکسم از دیروزکه  آوردمت خونه میذارم اینم عکس وقتی آوردمت خونه وقطره استامینوفن بهت دادم فکر کنم درد داشتی آخه خیلی بی قراری میکردی ...
25 ارديبهشت 1393

5ماهه شدنت نازمن

سلام پسر نازم باورم نمیشه وارد ماه پنجم شدی سال گذشته این روز نمیدونستم تو دل من هستی والان دارم 5ماهه شدنتو جشن میگیرم. انگار همین دیروز بود انتظار میکشیدم برای رفتن به اتاق عمل وای که چه سخت بود چه دلهره ای داشتم وتمام این سختی ها ودلهره ها وقتی به تو واینکه زمانی که چشمامو باز کنم یه کوچولوی ناز کنارمه فکر میکردم از بین میرفت.وقتی بهوش اومده بودم اولین چیزی که تو ذهنم بود نه سلامتی خودم نه درد داشتنم نه حتی به با با فکر کنم فقطو فقط به تو به اینکه سالمو سلامت هستی فکر میکردم واولین حرفی که با بابا زدم این بود که پسرم سالمه وقتی بابا گفت آره خیالم راحت شد ویه نفس راحت کشیدم. چه زود گذشت شب بیداری های منو بابا با شما وقتی دل درد داشتی...
25 ارديبهشت 1393

حرفای 31هفتگی مامان با آراد

سلام گل پسرم الان شما 31هفته هستش که تو شیکم مامانی.قربونت بشم نفسم دلم میخواد زودتر این 7هفته هم بگذره وبیای بغلم بوست کنم. الان دوروزه حرکتات کم شده خیلی نگرانم فردا میرم مرکز بهداشت که هم صدای قلب کوچولوتو بشنومو خیالم راحت بشه هم واکسن کزاز بزنم.دوست دارم پسری شاهزاده من خواهش میکنم حرکت بکن تا من کمتر استرس داشته باشم.بوس 3/آذر/92
25 ارديبهشت 1393

عکسای گل پسرم

سلام پسرم الان 93/01/30 ساعت 1:35 نیمه شبه که تازه الان شما خوابیدینو من وقت کردم چندتا عکس بذارم شما خیلی شیطون شدیو همش باید باشما بازی کنیم اگه بهت بی محلی کنیم بلافاصله میزنی زیر گریه کلا تمام وقتمون در اختیار شما هستیم. خیلی دوست داریم آرادم مدلای مختلف خوابیدن آقا آراد       شکلکهای آقا آراد نازم.قربون اون زبونت بشم این عکسو وقتی تو آتلیه بغل مامان الی بودی می خواستیم لباستو عوض کنیم بابایی گرفت تو این عکس 42روزت بود رفته بودیم واسه ختنه که دکتر رو دستت داروی بیحسیو تست کرده بود آقا آراد تو بغل عمو امیر عروسک من   نشستن آقا آراد ومراحل ت...
25 ارديبهشت 1393
1